چو بر شکست، صبا، زلف عنبر افشانش
به هر شکسته که پیوست، تازه شد جانش.
کجاست همنفسی، تا به شرح عرضه دهم
که دل چه می کشد از روزگار هجرانش؟
چو بر شکست، صبا، زلف عنبر افشانش
به هر شکسته که پیوست، تازه شد جانش.
کجاست همنفسی، تا به شرح عرضه دهم
که دل چه می کشد از روزگار هجرانش؟