عمر بگذشت به بی حاصلی و بلهوسی؛
ای پسر! جام میم ده، که به پیری برسی!
کاروان رفت و تو در راه کمینگاه به خواب.
وه که بس بی خبر از غلغل چندین جرسی!
عمر بگذشت به بی حاصلی و بلهوسی؛
ای پسر! جام میم ده، که به پیری برسی!
کاروان رفت و تو در راه کمینگاه به خواب.
وه که بس بی خبر از غلغل چندین جرسی!