گر چه از آتش دل چون خم می در جوشم
مهر بر لب زده، خون می خورم و خاموشم.
من کی آزاد شوم از غم دل؟ چون هر دم
هندوی زلف بتی حلقه کند در گوشم.
گر چه از آتش دل چون خم می در جوشم
مهر بر لب زده، خون می خورم و خاموشم.
من کی آزاد شوم از غم دل؟ چون هر دم
هندوی زلف بتی حلقه کند در گوشم.