همچو جان، از برم آن سرو خرامان می رفت.
جام می بر کف و، از مجلس رندان می رفت.
نقش خوارزم و خیال لب جیحون می بست،
با هزاران گله از ملک سلیمان می رفت.
همچو جان، از برم آن سرو خرامان می رفت.
جام می بر کف و، از مجلس رندان می رفت.
نقش خوارزم و خیال لب جیحون می بست،
با هزاران گله از ملک سلیمان می رفت.