صبا تو نَکهَتِ آن زلف مشکبوداری
به یادگار بمانی، که بوی او داری!
به سرکشی خود، ای سرو جویبار، مناز!
که گر به او رسی، از شرم سر فرو داری.
صبا تو نَکهَتِ آن زلف مشکبوداری
به یادگار بمانی، که بوی او داری!
به سرکشی خود، ای سرو جویبار، مناز!
که گر به او رسی، از شرم سر فرو داری.